تحولات منطقه

۱۸ مهر ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۳
کد خبر: ۵۶۷۶۵۱

زباله هایی که «جان» می‌گیرند

عباسعلی سپاهی یونسی

پشت چراغ قرمز همین که ماشین‌ها توقف کردند، دست مرد از شیشه بیرون آمد و کاغذ بستنی‌اش را از شیشه بیرون انداخت!

زمان مطالعه: ۲ دقیقه

پشت چراغ قرمز همین که ماشین‌ها توقف کردند، دست مرد از شیشه بیرون آمد و کاغذ بستنی‌اش را از شیشه بیرون انداخت! هم من دیدم و هم پسرم. پسرم با تعجب نگاهی به من کرد و گفت: «بابا دیدی چه کار کرد؟» گفتم «بله پسرم». جلوتر رفتم تا کنار ماشین مرد زباله ریز قرار بگیرم و بعد گفتم «دوست عزیز کاش کاغذ بستنی را که نوش جان می‌کنید پرت نکنید وسط خیابان!» مرد که با خانمش گرم بده بستان دل و قلوه‌ای بود، با نگاهی که می‌شد نارضایتی را در آن دید گفت: «باشه» و رویش را برگرداند.

اتفاقی که در این زباله ریختن پیش می‌آید، این است که باید کمر یک پاکبان زحمتکش به خاطر مسئولیت پذیر نبودن یک شهروند خم شود. اما همیشه ماجرای زباله ریختن ما به همین جا ختم نمی‌شود. شاهدی برای این حرف هم تصاویری است که این روزها به مدد شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته می‌شود؛ اتفاق‌هایی که البته در همه این سال‌ها وجود داشته اما دیده نمی‌شدند، چون ماجرای ریختن زباله در طبیعت، ماجرایی نیست که با فراگیر شدن شبکه‌های اجتماعی اتفاق افتاده باشد اما حالا این رسانه‌ها ماجرا را بیشتر به ما نشان می‌دهند.

تصویر گیر افتادن سر شغال بینوا در ظرف پلاستیکی را که دیدم یاد حکایت شغال و خم رنگ در مثنوی افتادم:

آن شغالی رفت اندر خم رنگ

اندر آن خم کرد یک ساعت درنگ

پس بر آمد پوستش رنگین شده

که منم طاووس علیین شده

آنجا شغالی دنبال این بود که با رفتن به خم رنگ خود را زیبا کند و باقی ماجرا... اما در عکس غم انگیزی که دیدم می‌بینید شغال بخت برگشته احتمالاً بوی ماست شنیده است و در روزگار هجوم آدم‌ها به زیستگاهش که باعث شده امنیت جانی او از بین برود و مجبور شود در کنار توجه به خطرات حیوانات بزرگ‌تر مواظب خطری به نام انسان هم باشد و در کنار این مورد غذا برای او هم بیش از پیش کم شود با خودش فکر کرده است بروم ماستم را بخورم و شده آنچه نباید می‌شد!

دارم فکر می‌کنم حیوان بیچاره چقدر زجر کشیده و اندک اندک مرده است! این اتفاق تلخ به خاطر بی فکری یک انسان یعنی گل سر سبد آفرینش بوده است. کاش این تصویر به دست همان فردی می‌رسید که این ظرف را در طبیعت رها کرده و واکنش او را می‌دیدیم! کاش خیلی‌ها این عکس را ببینند تا در رها کردن زباله هایمان در طبیعت تجدید نظر کنیم، وقتی می‌دانیم به قیمت جان یک حیوان زبان بسته تمام خواهد شد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.